سرطان مغز (در تعاریف پزشکی به عنوان تومور بدخیم مغزی نیز شناخته میشود)، تهدیدکنندهترین سرطان در بین تمام سرطانهای موجود در انسان است. با استفاده از روشهای مختلف پروتئومیکس، ما به راحتی میتوانیم تأثیر رویدادهای ژنتیکی خاص درگیر در پیشرفت سرطان بدخیم مغز را شناسایی و همچنین آنالیز کنیم.
در پروتئومیکس، ما به طور کلی پروتئوم ها را مطالعه می کنیم. پروتئوم را می توان به عنوان مکمل پروتئین ژنوم نامید.
تومورهای بدخیم مغزی به طور کلی بر اساس پیچیدگی یا بر اساس ظاهر فیزیکی زیر میکروسکوپ در چهار درجه طبقه بندی می شوند.
درجه ۱، اصطلاحی است که عموماً زمانی استفاده می شود که سلول های مغز ظاهر فیزیکی خود را شبیه به سلول های طبیعی نشان می دهند. به سادگی، مانند یک بافت یا سلول های خوش خیم است.
در درجه ۲، سلول های بدخیم بیشتری شروع به تکثیر می کنند. در درجه ۳، آنها به احتمال زیاد به سرعت رشد می کنند و شروع به حمله به سلول های طبیعی تقریباً واقع شده می کنند. این وضعیت در اصطلاح پزشکی آناپلاستیک نامیده می شود.
در درجه ۴، (که به طور کلی به عنوان اکثر سلول های غیر طبیعی نامیده می شود)، سلول های سرطانی می توانند از تومورها جدا شوند و شروع به گسترش کنند، ممکن است به قسمت های دیگر مغز یا نخاع برسند.
به طور کلی سلول های سرطانی مغز دارای طیف وسیعی از پروتئین های غیر طبیعی هستند. آنها پتانسیل ژنتیکی تغییر یافته یک سلول سرطانی را بیان می کنند. اینها نمونه های مربوط به پروتئین های اصلاح شده ژنتیکی و همچنین پروتئین های تنظیم شده پس از سنتز آنها هستند.
با استفاده از ابزارهای مختلف پروتئومیکس می توان تعبیر تغییر سطح ژنتیکی در انواع مختلف سرطان مغز یعنی گلیوم ساقه مغز، اپاندیموم، آستروسیتوم، مدولوبلاستوما، اولیگودندروگلیوما، مننژیوم را به راحتی انجام داد. این تکنیکهای متمایز اساساً بر روی ویژگی اصلاحی آن پروتئین سرطانی غیرطبیعی یعنی استخراج شده از یک سلول تومور بدخیم خاص عمل میکنند.
این تغییرات در مکانیسم پس از ترجمه مانند برش پروآنزیم و بخش پیش ساز پروتئین های غیر طبیعی بسیار زیاد است. فعالیت های فسفوریلاسیون با ظاهر بیوفیزیکی و سیگنال دهی تداخل می کند. تغییرات هیدروکسیلاسیون در جو پیوند H. گلیکوزیلاسیون به شناسایی مولکولی (یا تشخیص سلولی) استنباط می شود و استیلاسیون میل پیوند با DNA را تغییر می دهد.
تست پروتئومیکس با توان بالا یا ابزارهایی برای دور زدن برخی از هشدارهای قبلی موجود است. به عنوان مثال، ابزارها و تکنیکهای پیشرفته پروتئومیکس مانند الکتروفورز ژل دو بعدی (PAGE 2D)، دفع/یونیزاسیون لیزری به کمک ماتریس (MALDI)، طیفسنجی جرمی (MS)، سنجش جاذب ایمنی مرتبط با آنزیم (ELISA)، میتوانند به درستی با پیچیدگیهای پروتئوم به این دلیل به وجود میآید که به نظر میرسد اکثر پروتئینها اصلاح شدهاند.
رویکردهای جدید پروتئومیکس مهندسی شده زیستی، تجزیه و تحلیل بیومارکرهای مختلف سرطان مغز را امکان پذیر کرده است. یک تفسیر جامع از مناسب بودن هر بیومارکر سرطان مغز در تشخیص سطح یا بافت متفاوت آن سلول بدخیم خاص بسیار مفید خواهد بود.
تحقیقات روی نشانگرهای زیستی سرطان، راههای جدیدی را برای انتخاب گزینههای مرتبط با جایگزینهای درمانی مختلف بررسی خواهد کرد. در نهایت، نشان دهنده رویکردهای بیولوژیکی جدید در دوره تحقیقات بالینی آینده یا تشخیص سریع سرطان مغز خواهد بود.